عشق درد آور💦😈🥵پارت ۲
عشق درد آور 💦😈🥵 پارت2
لوکا: اوه اوه چه بدن سکسی این هرزه خانم داره هه
مری: ولم کن چرا منو آوردی اینجا مگه من چیکارت کردم
لوکا: تو باید عاشق من باشی نه اون آدرین کونی
مری : تو حتی اگر بمیری هم من تورو حتی اگر آخرین مرد روی زمین باشی قبول نمیکنم
مری توی ذهنش: لوکا یه هو دوباره شروع کرد به شلاق زدن من و تلمبه میزد و شیرشو توم پر کرد 🥵💦
لوکا: من تو مال منی و تو نمی تونی هیچ کاری کنی تو باید عاشق من باشی نه اون کونی
مری :لطفا آروم تر آهههه... ناه...کمکککک کمککک یه کی کمکم کنه اه
لوکا :هیچ کس اینجا نیست که کمکت کنه فکر میکنی چقدر طول بکشه که حامله بشی
مری: لوکا شیرشو دوباره توم پر کرد احساس کردم یه چیزی از تو کسم رفت بالا
لوکا : مری بگو که عاشقمی
مری توی ذهنش:من داشتم گریه میکردم و اون تلمبه میزد و اشکامو لیس میزد و لبامو گرفت و خورد و داشت میک میزد و گفت
لوکا:بگو منو دوست داری نه اون کونی رو بهم بگو
مری : لوکا داشت حرف میزد که من از حال رفتم بیدار شدم دیدم کیر لوکا تو کسمه و سعی کردم که بلند شم که لوکا منو ممحکم بغل کرد
لوکا: کجا با این عجله
مری اگه بگم دوست دارم دیگه باهام سکس نمیکنی
لوکا: باشه
مری : من... من دوست دارم
لوکا توی ذهنش:تا گفت دوست دارم شیرم پاشید تو کس مرینت و و شروع کردم به تلمبه زدن و کس مرینت خیلی گشاد شده بود و دلم میخواست بیشتر تلمبه بزنم و
خب خب اینم از این پارت
لایک♥️
کامنت📝
دنبال+